به گزارش قدس خراسان، آیتالله سید احمد علمالهدی در آیین خطبهخوانی ظهر شهادت امام هادی(ع) که با حضور پرشور زائران و مجاوران در رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر رضوی برگزار شد، ضمن تشریح فلسفه تعظیم شعائر در عزای ائمه اطهار اظهار کرد: از زمان شهادت امام هادی(ع) تاکنون حدود دوازده قرن میگذرد و در طول این ایام چه از زمان بعثت پیامبر(ص) تا غیبت امام زمان(عج) و چه از دوران غیبت ایشان تاکنون که حدود ۱۱۸۰ سال میگذرد، برخوردی که همیشه با اهلبیت(ع) و عزیزان پیامبر(ص) صورت گرفته، باید موردبررسی قرار بگیرد.
ایشان افزود: مسئله یازده قرن زمان اندکی نیست اما در تمام طول این مدت و بهصورت پیوسته در تمام جریانهای سیاسی چه در زمان بنیامیه و بنیعباس و چه جریانهای پس از آنها، مظالمی که نسبت به شیعه و علما پیش آمده، از نظر حجم مصیبت کمتر از مظالم دوران اهلبیت(ع) نبوده است.
از تقابل با اندیشه تا دشمنی با علما
نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد: از زمان شهادت امام هادی(ع) مسئله برخورد با جریان امامت چه در قالب دشمنی با شخص امام و چه بهعنوان تقابل با علمایی که رهروی ائمه بودهاند، یک موضوع یکتا و ثابت بوده است. با این حال، در زمان خلفا، مسئله ستیز با اندیشه جریان داشت؛ تا جایی که در زمان ولایت امیرمؤمنان(ع)، عدهای در تقابل با اندیشهای برآمدند که خط امامت را در امتداد خط نبوت و از طرف خدا میدانست و بر همین اساس، به دشمنی با اندیشه ولایت برآمدند.
ایشان ادامه داد: با این حال، پس از بنیامیه و بنیعباس حتی در حکومتهایی که بهصورت پراکنده در بخشهای مختلف ممالک اسلامی ایجاد شده بود، مسئله تقابل با فرد به فرد ائمه و علما مطرح شد زیرا اندیشه ائمه و علمای شیعه، ترویجدهندگان این اندیشه بودند که اولاً باید بُعد وحیانی در حاکمیت جامعه استمرار داشته باشد و دوماً رهبری سیاسی از آنِ رهبری مرامی است و نمیتوان پذیرفت که کسی به خاطر پول، قدرت یا حتی اراده مردم در رأس حاکمیت قرار بگیرد درحالیکه از نظر مرامی، حائز صلاحیتهای لازم نیست.
امام جمعه مشهد تصریح کرد: شیعه میگوید که رهبر باید منصوب از طرف خدا و مظهر اکمل و اتمّ عبودیت، تقوا، اخلاص و تدبیر باشد اما در مقابل، جریان ضدشیعی بر این باور است که حتی اگر کسی در سایه حکومت به عیاشی و خودکامگی بپردازد و قدرت را در استخدام نفع شخصی خود قرار دهد، بازهم به خاطر قدرتمدار بودن آنها واجبالاطاعه هستند. بر همین اساس هم بود که خلفای جائر و طاغوتی همیشه زندانهای خود را از کسانی پر میکردند که طرفدار اندیشه شیعی بودند.
ایشان تأکید کرد: وجود اقدس امیرمؤمنان(ع) زمانی به ابن عباس فرمودند که در آینده فرزندان تو در این مملکت اسلامی به قدرت میرسند درحالیکه هرکدام در جنایت و توحش بر دیگری پیشی میگیرند. علی بن ابیطالب(ع) در این کلام خود همچنین فرمود «تاسِعُهُم اَکفَرُهُم» یعنی نهمین فرزند تو کافرترین آنهاست و مقصود از نهمین فرزند ابن عباس، همان متوکل عباسی است که جنایات او نهفقط میان بنیعباس بلکه حتی در میان بنیامیه هم زبانزد بود؛ تا جایی که تاریخ شناسان همانطور که به مأمون عباسی هم معاویه بنیعباس میگفتند، قدارهکشی و خباثت متوکل عباسی را با عبدالملک مروان و حجاج ابن یوسف ثقفی مقایسه میکردند.
تخریب قبر امام حسین(ع) و تبعید امام هادی(ع)
عضو مجلس خبرگان رهبری در تشریح دو راهبرد متوکل عباسی در تقابل با شجره طیبه امامت گفت: متوکل عباسی دو حرکت را بهموازات هم دنبال کرد؛ یکی قطع عضو، مثله کردن و اعدام زائران امام حسین(ع) که در نهایت با تخریب کامل مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا(ع) و احداث زمین کشاورزی بر قبر امام همراه شد و دیگری مقابله مستقیم با امام آن زمان که همان امام هادی(ع) بود.
ایشان ابراز کرد: این خلیفه عباسی دستور داد تا امام هادی(ع) را از مدینه النبی(ص) به سامرا تبعید کنند؛ شهری که نه یک منطقه مسکونی بلکه در حقیقت یک پایگاه نظامی و مقر حکومت بود تا بر این اساس، افکار امام در بین مردم منتشر نشود و ابنالرضا(ع) همیشه در حصر ارتباطات و تعاملات باشد. با این حال، متوکل هنوز در وحشت این بود که معجزه امامت امام هادی(ع)، مقر ارتش را هم تحت تأثیر قرار دهد و بر همین اساس، دستور داد تا امام را در «خان السّعالیک» اسکان دهند؛ منطقهای در نزدیکی سامرا که در حقیقت کاروانسرایی بود که مردم در جریان کارهایی که با سامرا داشتند، در آن بهصورت موقت مستقر میشدند تا به این ترتیب، هرکسی نتواند وارد مقر ارتش شود.
آیتالله علمالهدی اظهار کرد: تلاش متوکل این بود که موقعیت امام هادی(ع) را در جریان این اسکان در اوج تخریب قرار دهد و مقام ولایت و امامت را پیش چشم سربازان لشکر تنزل دهد اما وقتی دستور بر این شد که امام به سامرا انتقال داده شود، حضرت هادی(ع) در نخستین قدم، خانه سفیر سابق امپراتوری روم در سامرا را خریداری کرد و در آن مستقر شد تا به این ترتیب، حتی این نقشه متوکل هم نقش بر آب شود و هیبت امامت امام هادی(ع) در شرایطی قرار بگیرد که بهتدریج، حتی بسیاری از مأموران مخبر متوکل به مقام دلدادگی امام برسند و برخلاف مأموریت خود، علیه متوکل عباسی فعالیت کنند.
ایشان افزود: اینکه جامعه شیعی بهتدریج آمادگی لازم را برای مسئله غیبت پیدا کرد، به برکت شبکهسازی امام هادی(ع) آغاز شد؛ به این ترتیب که امام در بلاد اسلامی نمایندگانی تعیین میکردند که به آنها «باب» و «نایب» گفته میشد تا این افراد، عوامل ارتباطی امام معصوم باشند و شیعیان درحالیکه بهصورت مستقیم از محضر امام هادی(ع) مستفیض نمیشدند اما در تمام امورات و احوال خود با نظر مقام ولایت عمل میکردند. اساساً همین شبکهسازی هم بود که کار را به جایی رساند تا پس از سالها، یک نهضت شیعی همچون انقلاب اسلامی در یک گوشه عالم به پیروزی برسد و در سایه تعاملات خود، ندای مکتب تشیع را به اقصی نقاط عالم برساند.
نماینده ولیفقیه در استان خراسان رضوی خاطرنشان کرد: این انقلاب، آرزو و آرمان همه شیعیان در تمام ادوار تاریخ تاکنون بوده و اینکه امروزه هم هر روز فتنه و توطئهای علیه این کشور در جریان است، نه به خاطر خصومت ورزی ما بلکه به دلیل تقابل تاریخی جبهه باطل در برابر نظام اسلامی است اما برای تحلیل این جریان، باید ابتدا به این سؤال پاسخ داد که آیا ما در حال خصومتورزی و عداوت با آنها هستیم یا اینکه دشمنان خدا هستند که با ما عداوت دارند.
ایشان ادامه داد: حقیقت این است که آنها میخواهند کدخدای عالم باشند و حکومت جهانی را به دست بگیرند و بر همین مبنا هم از ابزارهای قدرت، پول و زور استفاده میکنند تا استیلای آنها بر دنیا حفظ شود. در مقابل، اندیشه شیعه بر مبنای فطرت الهی تصریح دارد که حکومت جهانی باید مبنای اعتقادی داشته باشد به دست نماینده خدا اداره شود و در این راه، باید کفرستیز و استکبارستیز بود. بر همین اساس، آنها حتی از هزاران کیلومتر دورتر به دنبال براندازی این نظام هستند زیرا در صورت فراگیرشدن این اندیشه، دیگر هیچ استکبارگری نمیتواند سرپا بماند و انتهای بیانیه گام دوم این انقلاب، ختم به ظهور حجت بالغه الهی میشود.
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: قیمت تحقق این آرمان، مقاومت است و اگر در این راه، گرفتار شکمپرستی شدیم، به همان سرنوشتی دچار میشویم که ملتهای پیش از ما در زمان یزید و مأمون و متوکل به آن دچار بودند.
نظر شما